ممکن است جدایی موقت شما از همسرتان برای بهبود رابطهای که احساس میکنید در آن مشکل دارید موثر باشد اما سوال اساسی آن است که آیا این جدایی، زندگی تان را برای همیشه حفظ میکند. پاسخ مشخص است. «نه همیشه».
تحقیقات و پژوهشها نشان میدهند نیمی از زوجهایی که برای مدتی از هم جدا میشوند دیگر به رابطه باز نمیگردند، آنها طلاق میگیرند. میتوان اینگونه فرض کرد که این درصد مربوط به کل طلاقهایی باشد که اتفاق میافتند. جدایی موقت باید آخرین انتخاب و تلاش شما قبل از جدایی باشد نه یک راه حل اصلی برای حل هر مشکلی که در زندگی زناشویی دارید.
تجربه نشان میدهد این نوع جداییها تمرینی برای جدایی و طلاق است. رابطه زناشویی و مسایل زناشویی باید بین زن و شوهر حل و فصل شود. جدا شدن، رها کردن مشکلات و کشمکش هاست، برای تغییر شرایط زندگی نیازی نیست حتما از هم دور شوید. اگر دستتان را از زیر آب داغ بیرون بکشید، داغیآب را حس نمیکنید ولی یادتان باشد آب همچنان داغ است حتی اگر دستتان را زیر شیر آب نگیرید.
معمولا جداییهای موقت بخاطر یکی از این دلایل است:
ـ زن یا شوهر میخواهد از موقعیت بغرنجی که در آن قرار گرفته رها شود. فقط یکی از طرفین به این نتیجه رسیده است که باید جدا شود.
ـ زن و شوهر هر دو میخواهند از فشار و تنشی که در رابطه احساس میکنند رها شوند بدون اینکه هیچ تلاش یا تغییری برای بهبود رابطه انجام بدهند.
جدایی موقت میتواند نسخه شفا بخشی برای زن و شوهری باشد که در رابطه زناشویی مشکلاتی جدی دارند اما فقط زمانی این درمان رخ میدهد که تنها و درستترین انتخاب شما باشد.
اگر فکر میکنید جدایی موقت میتواند رابطه زناشوییتان را حفظ کند، به این نکتهها دقت کنید:
ـ جدایی موقت را به عنوان آخرین راه حل انتخاب کنید. برای مدتی خانههایتان را از هم جدا کنید این کار فرصتی است برای اینکه کمی از درگیریها، تنشها و اختلافات دور شوید.
ـ پیش از جدایی در مورد اینکه چگونه ارتباطتان را با هم حفظ کنید، حرف بزنید. شاید بعضیها به شما پیشنهاد بدهند هیچ ارتباطی در دوران جدایی با همسرتان نداشته باشید. اگر بچه دارید این شیوه غیر ممکن است. همچنین احتمال اینکه در تجربه زندگی مستقلتان دیگر به همسرتان فکر نکنید بسیار زیاد است. نتیجه این کار، طلاق است. مشکل اینجاست که شما در زندگی زناشوییتان ارتباط درستی با همسرتان داشته باشید. به این شیوه نمیتوانید به فکر درست کردن رابطه تان باشید و تنها به این فاصله و جدایی دامن میزنید.
ـ در این دوران با همسرتان ملاقاتهای از پیش برنامه ریزی شده داشته باشید. در مورد مسائل زندگی زناشویی تان، کار، درآمد، رسیدگی به خانه و اوضاع و احوال بچهها با هم حرف بزنید. برنامه ریزی و هماهنگی تنشها و درگیریهای احتمالی را کم میکند و شما را به نتیجه مطلوب میرساند.
ـ قرار بگذارید تا هر از چندگاهی باهم وقت بگذرانید بدون اینکه درباره رابطه و مشکلاتتان حرف بزنید. این فرصتی است که میتواند احساس خوشایندی در هردوی شما نسبت به یکدیگر ایجاد کند.
باهم به رستوران بروید، پیاده روی کنید، سینما بروید و هیچ انتظار و توقع خاصی از هم نداشته باشید. با این روش ارتباط تان را با هم حفظ میکنید و میتوانید عاقلانه به مسائل و مشکلاتتان فکر کنید.
ـ به خودتان قول بدهید تا در این دوران تغییراتی در رفتارتان ایجاد کنید. ازدواج معمولا فرصت پرداختن به خودتان را از شما میگیرد. از این فرصت استفاده کنید تا به خواستهها و نیازها خودتان بیشتر فکر کنید. ضعف هایتان را ببینید و برای رشد فکری و رفتاری تان تلاش کنید. با کمک رفتار درمان ها، خدمات مشاورهای و صحبت با دوستانتان میتوانید بهتر خودتان را بشناسید و تغییر کنید.
نباید خودتان را با آسیبهای این جدایی و ترس هایش آزار بدهید. روی کارها و رفتارهای خودتان تمرکز کنید. چطور میتوانید بیشتر تغییر کنید؟ چطور میتوانید رابطه تان را با همسرتان بهتر کنید؟ چه کارهایی از شما برای برقراری ارتباط دوباره با همسرتان برمی آید؟
ـ کینه و انتقام، خشم و عصبانیت را کنار بگذارید. وقتی تنها هستید به شیوههای انتقام جویی فکر نکنید. به اتفاقات بد گذشته فکر نکنید اینکه چه شرایط بدی داشته اید و چه خوب شد که خودتان را نجات داده اید. اگر انتقادی دارید هم خودتان و هم همسرتان را در شرایط مساوی ببینید و نسبت به رفتارهایتان قضاوت کنید. اکنون زمانی نیست که بخواهید انتقام بگیرید این جدایی فقط فرصتی است که به این موضوع فکر کنید آیا میخواهید این ارتباط را حفظ کنید یا نه؟
اگر واکنش هایتان از روی خشم و انتقام جویی باشد در واقع تلاش شما برای رسیدن به این تصمیم است که هرچه زودتر از همسرتان طلاق بگیرید. واکنشهای شما اوضاع را بهتر نمیکند و همسرتان را برای تغییر رفتارش ترغیب نمیکند. رفتارتان هیچ نکته مثبتی نه برای خودتان و نه برای همسرتان ندارد. فقط جدایی همیشگی تان را قطعی میکند.
ـ برای شروع دوباره، بخشیدن یکدیگر و برگشتن به خانه تلاش کنید. همانطور که تصمیم گرفته اید برای مدتی از هم جدا شوید باید تصمیم بگیرید چگونه هرچه زودتر مشکلاتتان را حل کنید و به زندگی مشترکتان برگردید. خجالت نکشید، از سوء تعبیرها نترسید و دیگری را برای اینکار تحقیر نکنید.
ـ فرزندتان فرصتی برای چانه زنی نیست. جدایی شما و همسرتان اثر مثبتی روی فرزندتان ندارد. او تنها موجود بیگناهی است که هیچ تقصیری در رابطه خراب شما و همسرتان ندارد بنابراین از کودکتان سواستفاده نکنید. او به هردوی شما نیاز دارد و یک زندگی آرام و شاد میخواهد. او را وارد کشمکش هایتان نکنید. بچه گروگان شما نیست، او نباید بین دو نفر که هر دو مشکل دارند انتخاب کند.
ـ برای تاثیر مثبت این جدایی به زمان جدایی توجه کنید. «من نمیدونم تا کی میخوام تنها باشم»پاسخ درستی نیست. این جدایی تا کی قرار است ادامه پیدا کند؟ باید برای بازگشت به زندگی تان برنامه داشته باشید. هدف تان را تعیین کنید. مثلا تا یک ماه از هم دور باشید و بعد از آن برای ادامه زندگی تصمیم بگیرید. جدایی نباید بیشتر از
۳ ماه طول بکشد. هرچه مدت زمان این جدایی کمتر باشد به نفع شما، همسر و فرزندتان است. حتی اگر قرار است نتیجه نهایی شما طلاق باشد باید تکلیفتان را خیلی زود مشخص کنید.
ـ از همسرتان فاصله بگیرید با این شرط که مشکلاتتان را حل کنید، انرژی تازه بیابید و رابطه بهتری را شروع کنید.
با اینکه جدایی موقت هرگز راه حل مطلوبی برای زن و شوهر نیست اما اگر شرایط زندگی، شما را به این تصمیم رسانده است از فرصت استفاده کنید. اگر جدایی آخرین راه حل است از آن برای بهبود رابطه استفاده کنید. اجازه ندهید جدایی باعث طلاق و جدایی اجباری تان شود.