ترس از مهد کودک حالتی است که کودک از رفتن به مهد کودک امتناع میورزد و در منزل میماند و به اصرار پدر و مادر هم توجهی نمیکند. پافشاری و اصرار پدر و مادر باعث پیدایش علائم عدم تعادل روانی و اختلالات جسمانی میشود. این اختلالات معمولاً به صورت دل درد، استفراغ، سر درد، سرگیجه و ضعف ظاهر میشود و غالباً ادامه پیدا میکند.
نکته حائز اهمیت در این نوع از ترس، از بین رفتن حالات جسمانی در روزهای تعطیل است و بررسی عدم علل عضوی لازم و ضروری است. این نوع ترس اکثراً در روزهای اول ورود به مدرسه، کودکستان یا مهدکودک اتفاق میافتد و در اکثر موارد پس از چند روز از بین میرود.
مطالعات نشان دادهاند که در بیشتر موارد علت مربوط به مهد کودک نبوده بلکه ترس و اضطراب کودک ناشی از جدا شدن از مادر و تنهایی است و به همین دلیل احساس عدم امنیت میکند.
بین این کودکان و مادرانشان وابستگی شدیدی وجود دارد. این کودکان در منزل با قدرت، نترس و فعالاند و در محیط خارج برعکس ترسو، غیرفعال و وابسته به والدین خود هستند. نبودن عواطف مادری و بخصوص تغییر در رفتار مادر و حق تصورات دوران کودکی مبنی بر اینکه مادر دیگر او را دوست ندارد ممکن است یکی دیگر از علل اصلی امتناع از رفتن به مهد کودک باشد.
متاسفانه یكی از عللی كه باعث میشود خانوادهها از فرستادن كودكانشان به مهد سر باز بزنند، به دلیل ترس كودك و حتی خود پدر و مادر از مهد است. قبل از هر چیز والدین باید در زمینه امنیت و صلاحیت مهد مورد نظرشان اطمینان حاصل كنند تا با خیال راحت و بدون نگرانی كودك را به مهد بسپارند در غیر اینصورت دلنگرانی والدین به كودك منتقل میشود.
خانواده برای فرستادن كودك خود به مهد باید از قبل برای كودكش در خصوص فضای آنجا توضیح دهد و درصدد برآید كه علاقه كودكش را زیاد كند و زمینه را برای تعامل او با دوستان جدید و بازیهای گروهی فراهم كند؛ گرچه این كار از وظایف مربیان است اما در ابتدا خانواده باید این مساله را برای كودك روشن كند.
در آغاز باید زمان كوتاهی فرزندان را به مهد بفرستیم بهعنوان مثال یك یا دو ساعت در روز تا كمكم علاقهاش زیاد شود و به این ترتیب شوق و علاقه بیشتری برای رفتن به مهد پیدا كند. حتما والدین در زمان مقرر كه مهد اعلام میكند به دنبال كودكشان بروند و اجازه ندهند كه بیش از اندازه در انتظار به سر برند؛ چراكه باعث لطمه دیدن كودكشان میشود و ممكن است كودك به دلیل این موضوع، از رفتن به مهدكودك سر باز زند.
والدین باید هر روز از كودكشان بپرسند كه در مهد چه اتفاقاتی رخ داده و به این ترتیب بتواند از لابهلای حرفهای فرزندشان مسائل اجتماعی را بیابند مثل اینكه ممكن است كودك دستشویی داشته باشد اما خجالت بكشد با مربیان مهد در میان بگذارد و... خانواده با شنیدن حرفهای كودك، میتواند به مسائل آگاه شده و برای حل آنها اقدام كند.
1. براي ورود کودک خود به مهدکودک از قبل علاقهمندي، حمايت و تشويق لازم را فراهم آوريد.
2. با کودک خود راجع به مهدکودک و اينکه آنجا چه فعاليتهايي انجام ميشود، صحبت کنيد: اسباببازي، بچهها، خواب، قصه، موسيقي و...
3. خودتان کودک را با مهد آشنا کنيد: کجا اتاق اوست و جاي دستشويي را نشاناش بدهيد و او را به مربيان معرفي کنيد.
4. اگر کودک نگراني دارد بگذاريد راجع به آن صحبت کند. او ميتواند اشياي آشنا و يا حتي عکسهايي را از خانواده همراه خود داشته باشد.
5. زمان فعاليتهاي روزانه کودک را از قبل متناسب با شرايط مهدکودک رفتناش فراهم آوريد (مثلا زمان خواب و بيداري، لباس پوشيدن و...)
6. وقتي تصميم گرفتيد کودکتان را به مهدکودک بفرستيد، در تصميم خود جدي باشيد و اگر مشکلي پيش آمد، سعي کنيد مشکل را رفع نماييد، نه اينکه از مهد رفتن کودکتان انصراف دهيد.
7. حتما سر ساعت تعيينشده براي بردن فرزندتان از مهد اقدام کنيد و کودک را منتظر نگذاريد زيرا در اين صورت نگران شده و فکر ميکند که شما فراموش کردهايد او را برگردانيد.
8. وقتي کودکان از نگرانيهايشان براي مهد رفتن ميگويند به آنها گوش دهيد و بگوييد بچههاي ديگري هم اين مساله را داشتهاند و بعضي از آنها ميترسند؛ چون نميدانستند که چهطور بايد به مربي خود بگويند که ميخواهند دستشويي بروند يا گرسنه هستند.
گاهي پيش ميآيد که بعضي از بچهها، بچههاي ديگر را اذيت ميکنند و کودکان نميدانند که چه کار بايد بکنند، بنابراين از کودک خود بپرسيد: «آيا تو هم از اين مشکلات داري، چيزي هست که تو را در مهد اذيت کند؟!» اين کمک ميکند که ما متوجه مشکل کودک در مهد بشويم و به برطرف شدن آن کمک کنيم. 9.در شروع، کودک ممکن است مشکلاتي داشته باشد. به تشويقهايتان ادامه دهيد. همانطور که قبلاً اشاره شد بسیاری از ترسها لازمه دوران رشد کودک است و با طی شدن زمان خودش به شرط برخورد سالم محیط به سر خواهد آمد.
پس نقش تربیت و اصول فرزندپروری بسیار حائز اهمیت است. بهترین سن ورود به مهدكودك مادر و پدرها در اینكه چه سنی برای فرزندشان هنگام ورود به مهدكودك مناسب است، اغلب دچار تردید میشوند، چراكه نظر متخصصان در اینباره متفاوت است اما همگی بر این باور متفقالقولند كه كودك تا پایان دو سالگی باید در محیط خانواده و نزد والدینش باشد، چراكه در دو سال اول زندگی، كودك به شدت وابسته به والدینش است و نباید بگذارند این دلبستگی و وابستگی غیر ایمن شود، چراكه مشكلات عاطفی برای كودكشان فراهم میشود. سه وچهارسالگی زمان مناسبی برای ورود كودك به مهد است. اگر مادر شاغل نباشد و بتواند زمان بیشتری را در كنار فرزندش سپری كند، بهتر است تا اینكه كودكش را قبل از سنین سه، چهارسالگی به مهد بفرستد.