هیچ احساسی به شوهرم ندارم! چه کنم؟

هیچ احساسی به شوهرم ندارم! چه کنم؟

اگر زمانی برسد که دیگر هیچ حسی به همسرتان نداشته باشید، به ضرر سلامت روحی و سلامت زندگی مشترک‌تان تمام خواهد شد. وضعیتی که در آن هیچ پیوند عاطفی با شوهرتان احساس نکنید، می‌تواند شادی و رضایت زندگی‌تان را مختل کند.
 
ارتباط عاطفی، همسر، زندگی زناشویی،رابطه جنسی، افسردگی، سرزنش کردن، خانواده ایرانی، عشاق موفق

 

شما به عنوان یک زن، تمنای ارتباطهای عاطفی را دارید و این یک شخصیت جاافتاده است که به شما اجازه می‌دهد پیوندی عمیق با شوهرتان برقرار کنید، خواهان رابطه‌ی جنسی با او باشید و عشق‌تان را رشد دهید.

 


بنابراین اگر زمانی برسد که دیگر هیچ حسی به همسرتان نداشته باشید، به ضرر سلامت روحی و سلامت زندگی مشترک‌تان تمام خواهد شد. وضعیتی که در آن هیچ پیوند عاطفی با شوهرتان احساس نکنید، می‌تواند شادی و رضایت زندگی‌تان را مختل کند.
اگر عادت به ارتباط عاطفی سالم و محکمی با همسرتان داشته باشید، به بی‌حسی و کمبود شور و هیجان عاطفی رسیدن می‌تواند درد و اندوه زیادی برای‌تان ایجاد کند. شاید شوهر شما زمانی بسیار به شما توجه می‌کرده و شما هم عادت داشتید ساعتها با همسرتان صمیمانه و مهربانانه گفتگو کنید. اما حالا ساعتها طول می‌کشد تا جواب پیام‌تان را بدهد یا گفتگوهای‌تان فراتر از سه چهار جمله نمی‌رود. این کمبودها و تغییرات به زندگی زناشویی‌تان لطمه می‌زنند.

این ضعف ارتباط هر چقدر بیشتر طول بکشد، بیشتر احساس خواهید کرد که با هم اتاقی‌تان در حال زندگی هستید، نه با همسرتان! در نتیجه، صمیمیت و اطمینان و شادی و احساس امنیتی که قبلا در کنار همسرتان داشتید دیگر رنگ می‌بازد.

 

نشانه‌های شکاف عاطفی و احساسی


. دیگر از همسرتان نظر و کمک نمی‌خواهید
دیگر سراغ همسرتان نمی‌‌روید تا نظرش را در مورد مسئله‌ای بپرسید. زیرا احساس می‌کنید او دیگر اهمیتی به شما نمی‌دهد و شما هم احترامی برای نظر و عقایدش قائل نیستید، یا آنقدر با او احساس صمیمیت نمی‌کنید که مشکلات‌تان را با او در میان بگذارید. ضعف حمایت عاطفی از جانب همسر می‌تواند دلیل دوری کردن شما و بی‌میل بود‌ن‌تان نسبت به عقایدش باشد.

. مکالمه‌ای با هم ندارید
دیگر تمایلی ندارید در مورد روزی که پشت سر گذاشته‌اید با همسرتان حرف بزنید. وقتی هیچ ارتباط عاطفی بین شما وجود نداشته باشد، چیزی که برای شما یا همسرتان ارزش با هم گفتگو کردن را داشته باشد نیز نخواهید یافت.

. رابطه جنسی ندارید
پرچم قرمزی که ثابت می‌کند دیگر پیوند عاطفی میان‌تان وجود ندارد، حذف روابط جنسی با همسرتان است. شاید هم اجتناب از رابطه‌ی جنسی، برای شما ابزاریست برای تنبه همسرتان!

. مدام نقد و سرزنش می‌کنید
شما آزرده و دلخورید و به دنبال راههایی می‌گردید که همسرتان را برنجانید. کافیست فنجان قهوه‌اش را نشسته داخل سینک رها کند، بهانه‌ای است برای شما تا او را تنبل و بی‌فکر خطاب کنید و موضوعات دیگر را نیز وسط بکشید. شاید کوچک‌ترین اشتباهات او باعث شوند خطابه‌های سرزنش آمیز به راه بیندازید.

 

پیامدهای فقدان پیوند عاطفی

نبودن صمیمیت و ارتباط عاطفی میان شما و کسی که قرار است تا آخر عمرتان با او زندگی کنید، یک مشکل ساده نیست. اگر تلاش‌تان را برای تقویت ارتباط‌تان کرده باشید اما همسرتان هیچ همکاری با شما نکرده باشد، مطمئنا ناامید و فرسوده خواهید شد، پس باید منتظر پیامدهای جدی آن باشید.

. تنهایی و افسردگی
شما و همسرتان هنگام ازدواج سوگند یاد کردید که همیشه با هم باشید اما احساس می‌کنید تمام روزها و شبهای‌تان در تنهایی سپری می‌شود. تنهایی، مایوس کننده است.

. تردید نسبت به خود
چیزی ناتوان کننده‌تر از تردید نسبت به خود وجود ندارد. وقتی نتوانید ارتباط عاطفی خوبی با همسرتان برقرار کنید، شروع می‌کنید به شک کردن به خودتان. آیا همسر خوبی نبوده‌اید؟ آیا شوهر شما آنقدر دوست‌تان ندارد که ارتباط عاطفی قوی با شما برقرار کند؟ ممکن است با زن دیگری وارد رابطه‌ی عاطفی شده باشد که شما را طرد می‌کند؟ این سوالها می‌توانند منجر به حسادت، پارانویا و ضعف اعتماد بنفس شوند.

. فاصله‌ای که روز به روز بیشتر می‌شود
هر چه بیشتر تلاش کنید همسرتان را وادار به ارتباط عاطفی کنید و جوابی نگیرید، فاصله‌ی میان‌تان بیشتر و بیشتر خواهد شد. تلاش‌ کردن‌ها و نتیجه نگرفتن‌ها روی هم انباشته شده و شکاف میان‌تان را عمیق‌تر می‌کند.

. خیانت
اثری که بی‌توجهی و بی‌مهری مرد روی زن می‌گذارد، درست مانند اثری است که نادیده گرفتن نیازهای جنسی مرد از جانب زن روی او می‌گذارد. احساس می‌کنید شوهر شما دیگر اهمیتی به نیازهای‌تان نمی‌دهد. تنهایی و نادیده گرفته شدن، تبدیل به خشم و نفرت نسبت به همسر شده و زمینه را برای خیانت فراهم می‌کند.

 

چه باید بکنید

هر چه بیشتر اجازه بدهید مشکل‌تان مزمن و ماندگار شود، بیشتر آزرده و دلشکسته خواهید شد.

. ارتباط برقرار کنید
بگذارید همسرتان بداند چه احساسی دارید. به او بگویید مانند گذشته با او احساس صمیمیت نمی‌کنید. از او بپرسید کاری هست که بتوانید برای تقویت پیوند عاطفی‌تان انجام دهید. این سوالها می‌توانند باب گفتگوها را باز کرده و وادارتان کنند در مورد مسائل‌تان حرف بزنید.

. سرزنش نکنید
وقتی پای گفتگو با همسرتان می‌نشینید بحث را به سرزنش و ملامت نکشانید. احساس‌‌تان را گردن همسرتان نیندازید چون باعث می‌شود در لاک دفاعی‌اش فرو برود و نتوانید گفتگوی راحتی داشته باشید. در عوض سعی کنید، خواسته‌های‌تان را مطرح کنید.

. اوقات دونفره‌تان را بیشتر کنید
قرارهای دو نفره برای همسران واقعا مفید است، مخصوصا آنهایی که بچه‌ هم دارند. درست است که حالا پدر و مادر هستید و فرزندانی دارید اما نباید فراموش کنید که پیش از اینها شما زن و شوهرید و باید اوقات دو نفره‌ داشته باشید و توجه‌تان فقط معطوف همدیگر باشد. برنامه‌ی منظمی برای این کار داشته باشید و به آن پایبند بمانید. کاری را انجام دهید که هر دوی شما از آن لذت می‌برید.

. تماس جنسی‌تان را بیشتر کنید
وقتی احساس می‌کنید ارتباط عاطفی ضعیفی میان شما و همسرتان برقرار است چگونه می‌توانید به روابط جنسی بیشتری فکر کنید؟ البته کار سختی است اما تماس‌های جنسی به نفع هر دوی شما هستند. رابطه‌ی جنسی که به ارگاسم منتهی می‌شود، بیشترین میزان اکسی توسین را در خون رها می‌کند که دوای عشق‌تان نیز هست.

اکسی توسین، تقویت کننده‌ی حس همدلی‌ نیز هست. برای مردان، رابطه‌ی جنسی با همسر، بخش پاداش دهی مغز را تحریک کرده و در تمام بدن، دوپامین ترشح می‌کند. یادتان باشد که برای احیا کردن ارتباط عاطفی در زندگی زناشویی، هر دو طرف باید بتوانند تلاش و تمرین کرده و با وقت گذاشتن و اطمینان متقابل، زمینه را برای بازیابی ارتباط فراهم کنند.
سبد خرید